بررسی جرم‌شناختی خشونت در ورزش


پیشگیری از خشونت‌های ورزشی با تشدید مجازات یا تدابیر مدیریتی؟

گروه حقوقی- در روزهای اخیر شاهد برخی ناآرامی‌ها در استادیوم‌های ورزشی بوده‌ایم. آیا تا به حال به این مسایل فوتبالی از جنبة حقوقی یا جرم‌شناختی توجه کرده‌اید؟ به طور کلی حقوقدانان از دو جنبه با ورزش و رخدادهای پیرامون آن درگیر هستند: «یکی خشونت در ورزش و دیگری تقلب در ورزش». خشونت در ورزش یعنی همین زد و خوردها و فحش و ناسزاها و کشت و کشتارهایی که بعضاً در اخبار ورزشی می‌خوانیم و می‌شنویم.

خشونت‌های ورزشی خود، در دو زمینه ممکن است اتفاق بیافتد و هر کدام از اینها هم مستلزم مطالعه و بررسی جداگانه‌ای است: یکی خشونت در داخل زمین ورزش که بین خود ورزشکاران اتفاق می‌افتد. مثلاً بازیکنی از کوره در می‌رود و به بازیکن تیم حریف (و حتی بعضی وقت‌ها به بازیکن هم تیمی‌اش) حمله‌ور می‌شود و او را به باد کتک می‌گیرد. یا اینکه یکی از بازیکنان به بازیکن دیگر، فحشی می‌دهد و بازیکن دیگر هم در پاسخ، متوسل به خشونت و کتک کاری می‌شود. حتی همین خطاهایی که ورزشکاران به روی همدیگر مرتکب می‌شوند و در ازای آن کارت زرد یا قرمز می‌گیرند هم جزو خشونت در ورزش به حساب می‌آید. یکی هم خشونت در بیرون از زمین ورزش است که بین هواداران تیم‌ها رخ می‌دهد. این رفتارهای خشونت‌آمیز هواداران ممکن است روی سکوهای تماشاگران و یا بیرون از ورزشگاه و در داخل خیابان‌ها و اتوبوس‌های واحد و... اتفاق بیافتد. تقلب در ورزش هم یعنی هر کار حیله‌آمیز و نیرنگ‌آمیزی که در عرصة‌ ورزش اتفاق می‌افتد. این کارهای نیرنگ‌آمیز که همگی در بین خود ورزشکاران و دست‌اندکاران تیم‌ها و مسابقات ورزشی اتفاق می‌افتد به شکل‌های گوناگونی ممکن است رخ دهد. مثلاً تبانی تیم‌ها با یکدیگر برای اینکه جلوی قهرمان شدن یک تیم دیگر را بگیرند. یا مثلاً دوپینگ کردن ورزشکاران برای اینکه موفقیت خود در مسابقات را تضمین کنند. یا مثلاً رشوه دادن به مسئولان برگزاری مسابقات و یا به داوران یک مسابقة ورزشی برای اینکه کاری را به نفع یک تیم خاص انجام بدهد. همة اینها تحت عنوان تقلب در ورزش شناخته می‌شوند.حقوق‌دانان برای بررسی خشونت در ورزش و تقلب در ورزش، دو بعد قضیه را از هم جدا می‌کنند: یکی جنبة‌ حقوقی ماجرا، یعنی اینکه با کسی که مرتکب خشونت در ورزش یا تقلب در ورزش می‌شود چه باید کرد؟ مجازاتش چه باید باشد؟ آیا باید او را از مسابقات ورزشی محروم کنیم یا اینکه او را به زندان بیاندازیم یا...؟ برای بررسی و مطالعة جنبة حقوقی خشونت و تقلب در ورزش، در بعضی از کشورهای دنیا، یک رشتة دانشگاهی تأسیس شده است به نام «حقوق جزای ورزشی» که همة این مسایل را بررسی می‌کند. جنبة دیگر این مسایل ورزشی،‌ جنبة‌ جرم‌شناختی ماجراست. یعنی اینکه خشونت در ورزش را از لحاظ اجتماعی و روانشناسی بررسی و تحلیل کنیم تا بتوانیم علل و عوامل بروز اینگونه وقایع را پیدا کنیم و تلاش کنیم که با خنثی کردن این علل و عوامل، از بروز اینگونه وقایع اسف‌بار در ورزش، پیشگیری کنیم. در اینجا برخی از یافته‌های جرم‌شناختی در حوزة خشونت در ورزش را با هم مطالعه خواهیم کرد.

خشونت هواداران

در یکی از سال‌های اخیر، شورای اروپا گزارش داد که این جریانات حدود 1000 کشته و 5000 هزار مجروح در اروپا بر جای گذاشته است. بنابراین بررسی این مسئله مدت زمانی است که توجه جرم‌شناسان را در اروپا به خود جلب کرد و تحقیقات گسترده برای شناخت ماهیت این پدیده یعنی خشونت هواداران شروع شد. جرم‌شناسان اروپایی در جریان تحقیقات خود به این نتیجه رسیدند که از این همه مسابقة فوتبال که در سطح دنیا برگزار می‌شود فقط تعدادی از آنها به خشونت کشیده می‌شود اما همین تعداد اندک، دارای تلفات و پیامدهای جبران‌ناپذیر متعددی است. مطالعات همچنین حاکی از این است که عمدة خشونت هواداران، در بیرون از ورزشگاه‌ها اتفاق می‌افتد و نه در سکوهای تماشاگران. این مسئله به ویژه در جریان برگزاری مسابقات جام جهانی فوتبال 1998 در فرانسه به خوبی مشهود بود. این رفتارهای خشونت‌آمیز معمولاً به شکل وندالیزم و تخریب اموال عمومی از قبیل اتوبوس‌های شرکت واحد، مترو، تلفن‌های عمومی و... همچنین درگیری و زد و خورد با مأموران پلیس و بعضاً نیز درگیری با هواداران تیم حریف، به وقوع می‌پیوندد.جرم‌شناسان بلژیکی به بررسی هواداران تیم‌های فوتبال پرداختند و به این نتیجه رسیدند که این هواداران به صورت منسجم و سازمان‌یافته عمل می‌کنند. بدین ترتیب که معمولاً هواداران یک تیم،‌ در چهار حلقه قرار گرفته و فعالیت می‌کنند: حلقة اول و مرکز دایره را رهبران و لیدرها تشکیل می‌دهند. اینها تعدادشان کم است و تصمیم‌های اصلی را در مورد اینکه هواداران چه بکنند و چه شعاری بدهند را اتخاذ می‌کنند و در میان هواداران از احترام خاصی برخوردارند. حلقة دوم،‌ حدود 50 نفر هستند که از لیدرها حمایت می‌کنند و فرامین آنها را به سایر هواداران منتقل می‌کنند. حلقة سوم از هوادارانی تشکیل شده که مدتی است هوادار تیم هستند اما آن قدر سابقه ندارند که وارد در حلقة دوم شوند. اما در هر صورت از هواداران پروپا قرص آن تیم محسوب می‌شوند و در اکثر مسابقات شرکت می‌کنند. حلقة‌ چهارم هم شامل سایر هوادارانی است که بعضی وقت‌ها ممکن است برای تشویق تیم، در ورزشگاه حاضر شوند اما پایة ثابت و دایمی حضور در ورزشگاه نیستند.

تحلیل خشونت

جرم‌شناسان بعد از اینکه با ماهیت خشونت‌های هواداران و حلقه‌های تشکیل‌دهندة آنان آشنا شدند، به بررسی و تحلیل این یافته‌ها می‌پردازند تا شاید بتوانند علل و عوامل بروز این خشونت‌ها را به دست بیاورند. جرم‌شناسان در بررسی‌های خود به این نتیجه رسیده‌اند که اکثر هوادارانی که خود را در این حلقه‌های چهارگانه جای داده و به مرور زمان تبدیل می‌شوند به هواداران خشن ورزشی، از طبقه‌های پایین اجتماعی‌اند. یعنی کسانی که از لحاظ مالی و اقتصادی و معیشتی در وضعیت مناسبی قرار ندارند. حتی بسیاری از آنها از روستاها و یا شهرک‌های فقیرنشین حومة شهرهای بزرگ به ورزشگاه‌ها می‌آیند و بعد هم دست به خشونت می‌زنند. نکتة دیگر این است که این افراد، علاوه بر ورزش، در سایر زمینه‌های اجتماعی هم افراد خشن و هنجارشکنی هستند و به راحتی متوسل به خشونت می‌شوند.نکتة‌ دیگری که در خصوص این افراد وجود دارد این است که اینها ملی‌گرا یا گروه‌گرای شدید هستند. یعنی تعصب فوق‌العاده‌ای بر روی تیم و گروه خودشان دارند و حتی در آن گروه ذوب شده‌اند و در نتیجه شکست تیم برای‌شان بسیار سنگین و غیر قابل تحمل است. نکتة‌ دیگر این است که هواداران هر تیم، دارای فرهنگ خاص خودشان هستند. از رنگ‌ها و لباس‌ها و حرکات و شعارهای خاصی استفاده می‌کنند و به این ترتیب خودشان را از سایر اعضای جامعه جدا می‌کنند. به عبارت دیگر برای خودشان یک خرده‌فرهنگ تشکیل داده و بر اساس آن خرده‌فرهنگ، یک سری ارزش‌های جدید و جدا از ارزش‌های پذیرفته شدة جامعه تشکیل داده و در قالب آن ارزش‌های جدید عمل می‌کنند و دیگر به راحتی زیر بار ارزش‌های عمومی جامعه نمی‌روند.نکتة‌ دیگری که وجود دارد این است که این افراد وقتی در جمع هواداران تیم قرار می‌گیرند احساس می‌کنند که از قدرت فوق‌العاده‌ای برخوردارند و دیگر کسی نمی‌تواند جلوی آنها را بگیرد. در واقع وقتی در یک خشونت دسته جمعی شرکت می‌کنند تصورشان این است که دیگر کسی بر رفتارهای آنان نظارتی ندارد و پلیس یا دستگاه قضایی نمی‌تواند آنها را شناسایی و کنترل کند. در نتیجه به راحتی دست به ارتکاب خشونت و کارهایی از این دست می‌زنند.

چه باید کرد؟

هدف از این همه مطالعه و بررسی در خصوص خشونت هواداران در ورزش، این است که به پاسخ این سؤال برسیم که برای کنترل و مهار این پدیده چه باید کرد؟ و چه نباید کرد؟
به طور کلی دو نوع واکنش می‌توان به این پدیده نشان داد: یکی واکنش کیفری. یعنی اینکه قانون تصویب کنیم و برای کسانی که دست به خشونت در ورزش می‌زنند مجازات‌های سنگین تعیین کنیم. سپس هر کس که مرتکب این رفتارها شد را دستگیر کرده و به سزای عملش برسانیم. سال‌های متمادی، این شیوه در کشورهای مختلف اروپایی اجرا شد و دولت‌ها شروع کردند به برخورد پلیسی و قضایی با هواداران ورزشی. اما پس از گذشت سالیان زیاد، نه تنها خشونت‌های ورزشی کم نشد بلکه بیشتر هم شد. در نتیجه جرم‌شناسان به فکر راه حل‌های دیگری برای مقابله با خشونت هواداران افتادند. یعنی شیوه‌های غیرکیفری.یکی از این شیوه‌های غیرکیفری این است که مراقبت‌ها و نظارت‌ها را بیشتر کنیم. یعنی اینکه وقتی می‌بینیم که هواداران در ورزشگاه‌ها شروع می‌کنند به استفاده از مواد آتش‌زا و منفجره و یا پرتاب اشیای خطرناک به داخل زمین و یا زد و خورد با یکدیگر،‌ بیاییم و در داخل ورزشگاه‌ها نظارت بر رفتار آنها را بیشتر کنیم تا آنها از ترس هم که شده دست از این کارها بردارند. مثلاً تعداد مأموران پلیس را در ورزشگاه زیاد کنیم یا اینکه از دوربین‌های مداربسته برای شناسایی افراد خاطی استفاده کنیم یا اینکه صندلی‌ها را شماره‌دار کنیم و بلیت‌ها را بر اساس شماره به هواداران بفروشیم تا شناسایی آنها راحت‌تر باشد. این راه حل، ایرادش این است که فقط می‌تواند خشونت هواداران در داخل ورزشگاه را کنترل کند اما نمی‌تواندجلوی خشونت بیرون از ورزشگاه‌ها را بگیرد. تجربة به کار گیری این شیوه‌ها در کشورهای اروپایی هم نشان می‌دهد که به‌رغم کنترل و نظارت شدید در ورزشگاه‌ها خشونت هواداران بیرون از ورزشگاه‌ها افزایش یافت.راه‌حل دیگری که برخی کشورها اجرا کرده‌اند و تا حدی به نتایج مثبتی هم رسیده‌اند این است که باشگاه‌ها سعی کنند خودشان را به هواداران‌شان نزدیک کنند. برای این کار لازم است که رهبران و لیدرهای هواداران شناسایی شده و به باشگاه دعوت شوند. سپس با استفاده از مددکاران اجتماعی، و نیز کمک‌های مالی و فکری مدیران باشگاه، این لیدرها و به دنبال آن، سایر هواداران، تحت کنترل قرار گرفته و رفتارهای آنها مهار شود.