قتل های ناموسی
گريه امانش نميداد. دخترك گوشه اتاق نشسته
بود. از ترس ميلرزيد. جرمش عاشقي بود، اما برادرش اين موضوع را
نميفهميد. ناگهان صداي چرخيدن كليد قفل در را شنيد. ديگر طاقت
نياورد. در اتاقش را قفل كرد. فرياد برادرش را ميشنيد كه ميگفت:
دختر، حالا آبروي مرا در محل ميبري، دست در دست پسر غريبه ميآيي،
جلوي من، خودت را در معرض نمايش قرار دادي?! خجالت نميكشي، من
امروز ننگ خانوادهام را از بين ميبرم. به تو ميگويم در را باز
كن. دخترك گريه ميكرد و ميگفت: ما ميخواهيم با هم ازدواج كنيم.
برادرش اين بار با عصبانيت بيشتر فرياد زد: ازدواج! چه غلطها... به تو ميگويم در را باز كن.
بعد از چند دقيقه قفل در شكسته شد، برادر خشمگين به سمت خواهر جوانش حمله كرد. دستانش را دور گردن او حلقه زد. دخترك نفسهاي آخر را ميكشيد، حلقهيي را كه جوان مورد علاقهاش برايش خريده بود محكم در دستانش گرفت و جان سپرد.
???
چنين جناياتي در سراسر دنيا اتفاق ميافتد ولي متاسفانه اطلاعرساني دقيق و درستي درباره آنها وجود ندارد. بر اساس آمار سازمان ملل متحد ساليانه حدود 5000 زن و دختر جوان تحت عنوان «ناموس و حيثيت» به قتل ميرسند و اين درحالي است كه آمار واقعي رقمي بالاتر است زيرا در بسياري از موارد شكايتي عنوان نميشود يا خانوادههاي قربانيان به دروغ اين جنايات را به عنوان خودكشي، تصادف يا ناپديد شدن گزارش ميدهند. اين نوع جنايات كه آنان را قتلهاي ناموسي مينامند در كشورهايي مانند افغانستان، ايران، پاكستان، اردن و تركيه و... ريشههاي عميق و قربانياني فراوان دارد.
با بررسي بيشتر اين موارد اين نتيجه حاصل ميشود كه اين جنايات يا به منظور احياي شرف و آبروي خانوادگي يا پنهان كردن جرمهايي چون تجاوز و روابط جنسي با محارم صورت ميگيرند. اين قتلها همچنين ممكن است با هدف حل كردن مشكلات خانوادگي مانند مشاجرههاي فامیلی و قبيلهيي يا مشكلات مالي انجام شوند.
واژه قتل ناموسي به تصورات سنتي از ناموس و حيثيت بر ميگردد كه به تعريف آن در جوامع مدني ارتباطي ندارد. در بسياري از جوامع مردسالار سنتي آبروي اجتماعي مردان، كه مسوول پاسداري از حيثيت خانوادگي هستند، مربوط ميشود به برخوردها و روابط خويشاوندان مونث آنها. بطور مثال دختري به يكي از كانديداهاي ازدواج كه از طرف خانواده براي وي تعيين شده است پاسخ منفي دهد يا از شوهر خود جدا شود. در كشورهايي مثل افغانستان و پاكستان كافي است زن چنين افكاري را در ذهنش بپروراند يا اينگونه به نظر مردان فاميل برسد تا مردان آبروي خود را از دست رفته تلقي كنند.
به دليل ساختار اجتماعي اين جوامع اين نوع جنايات از طرف مردم نيز مورد قبول واقع ميشوند. به هر حال بايد به اين مشكلات نه فقط به عنوان مشكلات خانوادگي بلكه به عنوان مشكلات اجتماعي پرداخت.
تحقيقات نشان ميدهد كه مجرمين در اكثر مواقع، مردان فاميل از جمله پدر، برادر يا شوهر بوده و اغلب جوانان زير 18 سال هستند كه حتي در برخي موارد داوطلبانه دست به اين جنايات ميزنند كه تخفيف مجازات شامل حال آنها شود.
قتلهايي كه با انگيزه ناموسپرستي صورت ميگيرد به ايران يا كشورهاي شرقي محدود نميشوند، چرا كه در بسياري از كشورهاي غربي نيز مردان بخاطر غيرت ناموسي دست به خشونت و قتل ميزنند.
نتايج بررسي پرونده همسركشي در 15 استان كشور نيز نشان ميدهد 68 درصد علت كشته شدن مردان به دست همسرشان بخاطر وجود زن دیگر،خيانتمرد و 33 درصد واكنش در برابر خشونت مرد، حمله ناگهاني يا تهديد از سوي او بوده است.
دكتر علي رستمپور جرمشناس ميگويد: نتايج پژوهش جرمشناسي حاكي است قتلهاي ناموسي و جنسي در چند حالت رخ ميدهد كه يكي از آنها هنگامي است كه دختري با جوان ديگري رابطه نامشروع برقرار ميكند و اين رابطه فاش ميشود. بنابراين نوعي سرشكستگي و بيآبرويي براي اعضاي خانواده بويژه پسر خانواده ايجاد ميشود. در نتيجه در اين موارد پدر يا برادر دختر اقدام به قتل او و از بين بردن ننگ ميكنند زيرا ميدانند شاكي در اين رابطه وجود ندارد يا شاكي به سهولت رضايت ميدهد. بنابراين مشكلي از جهت مجازات نخواهند داشت.
بر اساس اين نتايج اين نوع قتل در سراسر كشور وجود دارد اما شدت آن در جوامع روستايي و عشايري به مراتب در مقايسه با جوامع شهري بيشتر است.
در ماده 630 قانون مجازات اسلامي آمده است هر گاه مردي همسر خود را در حال زنا با مرد اجنبي مشاهده كند و علم به تمكين زن داشته باشد، ميتواند در همان حال آنها را به قتل برساند و در صورتي كه زني مكره باشد فقط مرد را ميتواند به قتل برساند، حكم ضرب و جرح در اين مورد مانند قتل است. از اين رو صراحت بر لحظهيي است كه مرد حين عمل زنا شاهد ماجرا باشد و غير اين حالت را شامل نميشود. از سوي ديگر اين قانون تاكيد بر مرد و همسرش دارد و به هيچ عنوان قابل تعميم به برادر و خواهر نيست.
حقوقدانان در اين باره تاكيد دارند كه قانونگذار هيچگونه امتيازي براي برادر نسبت به خواهرش براي تنبيه و مجازات، قايل نشده و ماده 630 قانون مجازات هم هيچگونه حق اضافي براي برادر در مجازات و تنبيه نسبت به ساير اشخاص ؤالث ايجاد نميكند. يعني برادر اگر خواهرش را حين ارتكاب زنا ببيند هيچ حقي ندارد كه او را بكشد.
معمولا علت وقوع قتلهاي ناموسي، سوءظن افراد است كه در پي آن قاتل كنترل خود را از دست مي دهد.
اگرچه ماده 630 قانون مجازات اسلامي مردان را تنها در صورت مواجهه با خيانت همسر مجاز به قتل وي ميداند اما نتايج تحقيق در مورد همسركشي در 15 استان كشور نشان ميدهد كه در بسياري از موارد مردان بدون حصول اطمينان از خيانت همسر و در صورت شكست زناشويي، نافرماني، عدم تمكين جنسي و حتي سهلانگاري در وظايف زناشويي ممكن است عمدا يا سهوا همسر خود را به قتل برسانند و با تكيه بر اين ماده قانوني و توسل به عامل تحريك و از دست دادن كنترل شخصي، خود را تبرئه كنند.
تا دهه نود با قتلهاي ناموسي نه به عنوان نقض حقوق بشر بلكه به شكل جناياتي معمولي برخورد ميشد كه از آن زمان براي اولين بار تحت فشار سازمانهاي حمايت از حقوق زنان مانند سازمان سرزمين زنان و نيز سازمانهاي غيردولتي مثل سازمان عفو بينالملل و ديدهبان حقوق بشر با اين قتلها به عنوان نقض حقوق بشر برخورد شد.
اين در حالي است كه سازمان عفو بينالملل از سال گذشته با كمك نيروهاي بينالمللي خود تلاش بر اين دارد كه توجه جهانيان را به اين نوع قتلها معطوف كند
برادرش اين بار با عصبانيت بيشتر فرياد زد: ازدواج! چه غلطها... به تو ميگويم در را باز كن.
بعد از چند دقيقه قفل در شكسته شد، برادر خشمگين به سمت خواهر جوانش حمله كرد. دستانش را دور گردن او حلقه زد. دخترك نفسهاي آخر را ميكشيد، حلقهيي را كه جوان مورد علاقهاش برايش خريده بود محكم در دستانش گرفت و جان سپرد.
???
چنين جناياتي در سراسر دنيا اتفاق ميافتد ولي متاسفانه اطلاعرساني دقيق و درستي درباره آنها وجود ندارد. بر اساس آمار سازمان ملل متحد ساليانه حدود 5000 زن و دختر جوان تحت عنوان «ناموس و حيثيت» به قتل ميرسند و اين درحالي است كه آمار واقعي رقمي بالاتر است زيرا در بسياري از موارد شكايتي عنوان نميشود يا خانوادههاي قربانيان به دروغ اين جنايات را به عنوان خودكشي، تصادف يا ناپديد شدن گزارش ميدهند. اين نوع جنايات كه آنان را قتلهاي ناموسي مينامند در كشورهايي مانند افغانستان، ايران، پاكستان، اردن و تركيه و... ريشههاي عميق و قربانياني فراوان دارد.
با بررسي بيشتر اين موارد اين نتيجه حاصل ميشود كه اين جنايات يا به منظور احياي شرف و آبروي خانوادگي يا پنهان كردن جرمهايي چون تجاوز و روابط جنسي با محارم صورت ميگيرند. اين قتلها همچنين ممكن است با هدف حل كردن مشكلات خانوادگي مانند مشاجرههاي فامیلی و قبيلهيي يا مشكلات مالي انجام شوند.
واژه قتل ناموسي به تصورات سنتي از ناموس و حيثيت بر ميگردد كه به تعريف آن در جوامع مدني ارتباطي ندارد. در بسياري از جوامع مردسالار سنتي آبروي اجتماعي مردان، كه مسوول پاسداري از حيثيت خانوادگي هستند، مربوط ميشود به برخوردها و روابط خويشاوندان مونث آنها. بطور مثال دختري به يكي از كانديداهاي ازدواج كه از طرف خانواده براي وي تعيين شده است پاسخ منفي دهد يا از شوهر خود جدا شود. در كشورهايي مثل افغانستان و پاكستان كافي است زن چنين افكاري را در ذهنش بپروراند يا اينگونه به نظر مردان فاميل برسد تا مردان آبروي خود را از دست رفته تلقي كنند.
به دليل ساختار اجتماعي اين جوامع اين نوع جنايات از طرف مردم نيز مورد قبول واقع ميشوند. به هر حال بايد به اين مشكلات نه فقط به عنوان مشكلات خانوادگي بلكه به عنوان مشكلات اجتماعي پرداخت.
تحقيقات نشان ميدهد كه مجرمين در اكثر مواقع، مردان فاميل از جمله پدر، برادر يا شوهر بوده و اغلب جوانان زير 18 سال هستند كه حتي در برخي موارد داوطلبانه دست به اين جنايات ميزنند كه تخفيف مجازات شامل حال آنها شود.
قتلهايي كه با انگيزه ناموسپرستي صورت ميگيرد به ايران يا كشورهاي شرقي محدود نميشوند، چرا كه در بسياري از كشورهاي غربي نيز مردان بخاطر غيرت ناموسي دست به خشونت و قتل ميزنند.
نتايج بررسي پرونده همسركشي در 15 استان كشور نيز نشان ميدهد 68 درصد علت كشته شدن مردان به دست همسرشان بخاطر وجود زن دیگر،خيانتمرد و 33 درصد واكنش در برابر خشونت مرد، حمله ناگهاني يا تهديد از سوي او بوده است.
دكتر علي رستمپور جرمشناس ميگويد: نتايج پژوهش جرمشناسي حاكي است قتلهاي ناموسي و جنسي در چند حالت رخ ميدهد كه يكي از آنها هنگامي است كه دختري با جوان ديگري رابطه نامشروع برقرار ميكند و اين رابطه فاش ميشود. بنابراين نوعي سرشكستگي و بيآبرويي براي اعضاي خانواده بويژه پسر خانواده ايجاد ميشود. در نتيجه در اين موارد پدر يا برادر دختر اقدام به قتل او و از بين بردن ننگ ميكنند زيرا ميدانند شاكي در اين رابطه وجود ندارد يا شاكي به سهولت رضايت ميدهد. بنابراين مشكلي از جهت مجازات نخواهند داشت.
بر اساس اين نتايج اين نوع قتل در سراسر كشور وجود دارد اما شدت آن در جوامع روستايي و عشايري به مراتب در مقايسه با جوامع شهري بيشتر است.
در ماده 630 قانون مجازات اسلامي آمده است هر گاه مردي همسر خود را در حال زنا با مرد اجنبي مشاهده كند و علم به تمكين زن داشته باشد، ميتواند در همان حال آنها را به قتل برساند و در صورتي كه زني مكره باشد فقط مرد را ميتواند به قتل برساند، حكم ضرب و جرح در اين مورد مانند قتل است. از اين رو صراحت بر لحظهيي است كه مرد حين عمل زنا شاهد ماجرا باشد و غير اين حالت را شامل نميشود. از سوي ديگر اين قانون تاكيد بر مرد و همسرش دارد و به هيچ عنوان قابل تعميم به برادر و خواهر نيست.
حقوقدانان در اين باره تاكيد دارند كه قانونگذار هيچگونه امتيازي براي برادر نسبت به خواهرش براي تنبيه و مجازات، قايل نشده و ماده 630 قانون مجازات هم هيچگونه حق اضافي براي برادر در مجازات و تنبيه نسبت به ساير اشخاص ؤالث ايجاد نميكند. يعني برادر اگر خواهرش را حين ارتكاب زنا ببيند هيچ حقي ندارد كه او را بكشد.
معمولا علت وقوع قتلهاي ناموسي، سوءظن افراد است كه در پي آن قاتل كنترل خود را از دست مي دهد.
اگرچه ماده 630 قانون مجازات اسلامي مردان را تنها در صورت مواجهه با خيانت همسر مجاز به قتل وي ميداند اما نتايج تحقيق در مورد همسركشي در 15 استان كشور نشان ميدهد كه در بسياري از موارد مردان بدون حصول اطمينان از خيانت همسر و در صورت شكست زناشويي، نافرماني، عدم تمكين جنسي و حتي سهلانگاري در وظايف زناشويي ممكن است عمدا يا سهوا همسر خود را به قتل برسانند و با تكيه بر اين ماده قانوني و توسل به عامل تحريك و از دست دادن كنترل شخصي، خود را تبرئه كنند.
تا دهه نود با قتلهاي ناموسي نه به عنوان نقض حقوق بشر بلكه به شكل جناياتي معمولي برخورد ميشد كه از آن زمان براي اولين بار تحت فشار سازمانهاي حمايت از حقوق زنان مانند سازمان سرزمين زنان و نيز سازمانهاي غيردولتي مثل سازمان عفو بينالملل و ديدهبان حقوق بشر با اين قتلها به عنوان نقض حقوق بشر برخورد شد.
اين در حالي است كه سازمان عفو بينالملل از سال گذشته با كمك نيروهاي بينالمللي خود تلاش بر اين دارد كه توجه جهانيان را به اين نوع قتلها معطوف كند
+ نوشته شده در سه شنبه ۱۹ اردیبهشت ۱۳۹۱ ساعت 5:0 توسط رامین خوارزم
|