نقش باور های مذهبی در کاهش جرم

همه انسانها دارای فطرت خداجو هستند و حس خداپرستی در ذات تمامی افراد وجود دارد و وجود چنین حسی را به هیچ وجه نمی توان انکار کرد. انسان خداباور و موحد به خداوند متعال بعنوان یک مولا می نگرد و فرمایشات حضرت حق را می پذیرد و اجرا می کند.
زمانی که اسنان اوامر الهی را مولوی بداند در کنارش از نواهی خداوند نیز اجتناب می کند و همین نواهی الهی را اگر تک تک بتوانیم بررسی کنیم در می یابیم که نواهی خداوند متعال که از طریق وحی به بشریت رسیده است ، همین جرایمی هستند که در قوانین موضوعه آمده اند یا زمینه ساز وقوع جرایم به شمار می روند و از قیبل سرقت، قتل، خیانت در امانت، زنا و ...

حرکت در مسیر تعیین شده از سوی خداوند متعال همانند حرکت در شاهراهی است که هیچ گم شدن و بدبختی در آن نیست و همانا انحراف از این شاهراه عبارتست از بیراهه رفتن، به مقصد نرسیدن، شکست و ناکامی، خودباختگی و سقوط در منجلاب رذایل اخلاقی.

بنابراین پرورش صحیح مذهبی یکی از بزرگترین عوامل بازدارنده است و این مدار جرایم و جنایات عبارتست از خیر و شر، حق و باطل، حلال و حرام و کسی که بداند و بتواند به خیر و حق و حلال الهی عمل کند و از شر و حرام و امور باطل اجتناب ورزد همان کسی است که مرتکب جرم نمی شود و هنجار شکنی نمی کند.
در مطالعات جرم شناسی و جامعه شناسی در ایران و در سایر کشورها از باورهای مذهبی بعنوان یکی از عوامل کاهش جرایم یاد می شود و فرزندان خانواده های مذهبی در کنار والدین خود همواره از کودکی می آموزند که حقوق دیگران را نباید پایمال کرد. به حریم حدود الهی نباید تجاوز کرد و البته باید توجه داشت که در کنار مذهب، خانواده نیز نقش به سزایی در تحقق همین باز دارنده بر عهده دارند و طبیعی است که نباید در این وادی جوان و نوجوان برسر دو راهی قرار گیرد.مثلا پدر و مادر با وجود مذهبی بودن مرتکب برخی جرایم نیز بشوند یا به حقوق دیگران بی توجه باشند، چنین تعارضی موجب بروز حالت خطرناکی می شود که کودک و نوجوان دیگر به مسائل شرعی و مذهبی بعنوان یک عامل بازدارنده نگاه نمی کند و ممکن است حسب عادت نمازی بخواند یا روزه ای بگیرد و اساسا چنین نماز و روزه ای فاقد آثار دنیوی و اخروی است.
خداوند در قرآن فرموده است اگر کسی را بیگناه بکشند همانند آن است که تمام مردم جهانی را کشته اند یا به کرات در مورد امور باطل نهی می کند و دعوت به تقوی و پرهیزکاری دارد و اگر فرد واقعا اعتقاد قلبی داشته باشد در مخیله خود نیز احتمال ارتکاب جرم را نمی گنجاند.
در پرونده هایی که رسیدگی کرده ایم و جرایم ارتکابی آن ها عمدی بوده است به مراتب می توانم بگویم بالای 95 درصد از مجرمین یا معتقد به مسائل و باورهای مذهبی نبوده اند یا اعتقاد ظاهری و بر اساس عادت داشته اند که مثلا نمازی بخوانند. البته نواهی خداوند متعال را در تطبیق با مقررات کیفری می توان در دو بخش بررسی کرد. 1- نواهی که خود عنوان مجرمانه هستند مثل قتل و سرقت و خیانت و امانت و ..
2- نواهی که اخلاق رذیله محسوب می شوند و عنوان مجرمانه ندارند لیکن زمینه وقوع جرایم دیگر را فراهم می آورند، مثل دروغ، غیبت،
هرگز فراموش نمی کنم پرونده ای که 3 سال پیش داشتیم و زنی متاهل در مواجهه با مسافرکش جوانی خود را مجرد معرفی کرده بود و همین یک دروغ بستر ارتباط غیر اخلاقی شد و نهایتا این پرونده با قتل چهار نفر مختومه شد.
اعتقاد راسخ داریم دین اسلام دین کامل و جهانی و ابدی است و پیروی از تعالیم شریعت مقدس اسلام عامل سعادت دنیوی و اخروی انسان ها است.
اسلام برنامه جامع و کاملی را برای زندگی ارائه کرده است که عمل به آن ها موجب می شود افراد بشر در کنار هم بدون اصطکاک حقوق به راحتی زندگی کنند .
به هر حال با بررسی آمار وقوع جرایم در ماه مبارک رمضان و مقایسه آن با ماههای دیگر به این نتیجه می رسیم که در حوزه جرایم اخلاقی و مالی و تجاوز به حریم و حقوق دیگران با کاهش بسیار زیادی مواجه هستیم و در حوزه جرایم جنایی نیز کاهش نسبی داشتیم.
بدون تردید کسانی که قصد قتل می کنند اساسا افراد معتقدی نیستند امیدواریم با تقویت باورهای مذهبی شاهد کاهش جرایم در تمام ایام سال در کشور باشیم